این اظهارات زاکانی البته بیش از آنکه دلگرمکننده بوده و نوید رفع مشکلات معیشتی مردم را دهد، شائبه نگاه تحقیرآمیز به ملت را در جامعه ایجاد میکند؛ چنانکه گویا شهروندان نه صاحبان اصلی ملک و کشور که جیرهخواران دولتمردانی هستند که اجازه دارند میزان نیاز آنها به مواد غذایی را تخمین و به همان میزان هم درب خانه مردم توزیع کنند. اگرچه این سخن زاکانی نوعی اعتراف غیرمستقیم به زجر معیشتی ملت و نشاندهنده تورم افسارگسیخته بهویژه در بخش خوراکیها و آشامیدنیهاست اما اگر در اطراف زاکانی مشاوران اقتصادی متبحری حضور داشتند حتماً به او گوشزد میکردند که دادن مُسکن به مردم بهجای درمان ریشه درد و عفونت، راهکار رفع ناکارآمدی اقتصادی که کشور در گرفتار آن شده، نیست.
قطعاً او اگر از مشاوران حقوقی مسلط بر قانون اساسی کشور بهره میگرفت حتماً متوجه میشد که زندگی مرفه و رفع فقر از موارد مصرح در قانون اساسی کشور است که در بند ۱۲ اصل سوم قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته:«پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.»
سوال این است که آیا دادن وعدههایی که نشاندهنده نگاه تحقیرآمیز به مطالبات ملت است را هم میتوان از مصادیق توهین به حیثیت ملت بهعنوان شخص حقوقی و قابل پیگرد یا حداقل تذکر دانست.
23302